در طول تاریخ تئوریهای مدیریت در سازمان مختلفی توسط متخصصان مطرح گردیده است که مطالعه آن برای آمادهسازی مدیران آینده لازم خواهد بود. باید با مطالعه گذشته به ساخت آینده کمک نمود. در این محتوا قصد داریم تا به معرفی و شرح نظریههای معروف و شناخته شده در مباحث مدیریت بپردازیم. بسیاری از دانشجویان، به منظور آمادهسازی خود برای دورههای کارشناسی، ارشد و دکتری نیازمند به مطالعه و بررسی سوالات و مطالب تئوری مدیریت هستند. همچنین، علاقمندان به این مبحث قصد دارند تا به ویژگیها و سوالهای متفاوتی رو به رو شوند. جالب است بدانید، مسائل مطرح شده در سرفصلهای این موضوع، تنها برای دانشجویان مدیریت نبوده، و در دیگر رشتهها نیز کاربرد خواهند داشت. همچنین، مطالعه آن شما را برای رویدادهای سازمانی آماده خواهد ساخت.
با این وجود تمامی افراد فرصت مطالعه کتابهای موجود در زمینه تئوریهای مدیریت را ندارند و جهت آمادهسازی برای آزمونهای پیش رو جزوات و درسنامههای حرفهای مناسبتر خواهند بود. جزوههای آماده شده با تاکید بر نکات مهم و اساسی فرد را برای سوالات آزمون آماده خواهند ساخت. در اینجا قصد داریم تا به سرفصلهای تئوری مدیریت نگاهی داشته باشیم و به شرح آنها بپردازیم. اگر در هر بخش با سوالی رو به رو شدید، با ما در میان بگذارید.
اهمیت مطالعه تئوریهای مدیریت
تئوریهای مدیریت (management theories) موضوعی است که با زندگی اجتماعی انسان ارتباط مستقیم دارد. نقش راهبران و مدیران در طول تاریخ و شیوههایی که در پیش گرفتهاند باعث ایجاد تغییرات گاهی تاثیرگذار و گاهی مخرب را به همراه داشته است. مطالعه مکتبها و تئوریهای موجود در این زمینه کمک میکند تا علاوهبر یادگیری مسائل مدیریتی، بتوانید شیوهای انعطافپذیر را در پیش گرفته و باعث تدام بخشیدن به حیات سازمان شوید.

دانلود سوالات آزمون های استخدامی – تئوری های مدیریت ◄ 250 سوال + پاسخنامه تشریحی
رهبری و مدیریت میتواند در سطح «یک فرد» آغاز گردد و تا تمامی جهان گسترش یابد. سطحبندی و بررسی سطوح کمک خواهد کرد تا مدیران لایق و با استعداد در هر سطح مشخص شوند. همچنین، تغییر و تحولات که روزانه با آن مواجه هستیم باعث شده تا مسئولیت مدیران افزایش یافته و سنگینتر شوند. در این راستا، کارشناسان و معاونان نیز باید بار دانش خود را برای همیاری و بقای سازمان و مؤسسات افزایش دهند. مسائل پیش رو مباحثی است که مدیران در سازمانهای دولتی و غیر دولتی باید بدان آگاه باشند.
آشنایی با تئوریهای مدیریت
«تئوریهای مدیریت» به مجموعهای از ایدهها و دیدگاههای کلان نسبت به سازمان است که به تعریف قوانین کلی برای نحوه مدیریت یک سازمان یا کسب و کار، توصیههایی را ارائه میدهند.
در اینجا «سازمان» به معنای: یک واحد اجتماعی شامل دو نفر یا بیشتر است که بهطور آگاهانه در مرزی مشخص برای رسیدن به هدفی به فعالیت میپردازند.
در تئوری مدیریت بیان میشود که سرپرستان باید چه استراتژیهایی را ارائه دهند تا به اهداف سازمان بتوان دست یافت و چگونه کارکنان را تشویق نمایند تا در بالاترین حد عملکرد و توانایی خود به کار بپردازند.
نگاهی به تاریخچه مکاتب تئوری مدیریت
با آنکه مفهوم مدیریت قدمتی معادل زندگی اجتماعی انسان را دارد امّا آنچه امروزه شناخته میشود، مفهومی است که در اواخر قرن نوزدهم و عمدتا در قرن بیستم شکل گرفته و تکامل یافته است. در ابتدا مسائل مطرح شده آن چنان پیچیدگی نداشتند و با گذشت زمان و افزایش جمعیت، رکودها، کاهش منابع و افزایش رقابت میزان پیچیدگی افزایش یافت.
از مقالات اولیه میتوان به نوشتههای آدام اسمیت (Adam Smith) ، چارلز بابیج (Charles Babbage) و هنری تاون (Henry R.Towne) اشاره نمود. همزمان با هنری تاون، فردیک تیلور (Frederick Taylor) مقالات و نوشتههای مهمی را منتشر نمود که باعث گردید بهعنوان بنیانگذار مکتب کلاسیک در زمینه مدیریت شناخته شود.
مکاتب به دستهبندیهای مختلفی انجام میشوند. مکاتب اساسی به نسبت روشها، اصول و گرایشهای را میتوان در یک دستهبندی سهگانه مطرح نمود:
- مکتب کلاسیک یا سنتی
- مکتب روابط انسانی
- مکتب مبتنی بر تئوری سیستمها
با این وجود، گاهی تا 5 یا 7 مکتب/ تئوری مدیریت نیز دستهبندی میشوند که در ادامه به هر یک از آنها خواهیم پرداخت.

نقش تئوریهای مدیریت در سازمان
دلایل متعددی برای آنکه رهبران و مدیران باید در محل کار از تئوریهای گفته شده بهره گیرند بسیار است که در اینجا به چند نکته اصلی آن اشاره خواهیم کرد.
افزایش بهرهوری: با کمک تئوریهای مدیریت، مدیران یاد خواهند گرفت چگونه از اعضای تیم خود حداکثر استفاده را ببرند، عملکرد را بهبود ببخشند و بهره وری را افزایش دهند.
آسانتر نمودن تصمیم گیریها: تئوریهای مدیریت استراتژیهایی را به مدیران ارائه میدهند تا فرآیند تصمیمگیری را سرعت یابد.
افزایش همکاری: مدیران خواهند توانست مشارکت اعضای تیم را تشویق و روحیه همکاری را پرورش دهند.
افزایش عینیت: تئوری مدیریت، مدیران را تشویق میکند تا به جای اتکا بر قضاوت خود، با جستجو و تحقیق در زمینههای مختلف، تغییرات را اعمال کنند.
انواع تئوریهای مدیریت
در این بخش به معرفی انواع تئوریهای مدیریت خواهیم پرداخت.
1- نظریه مدیریت علمی
در بالا اشاره کردیم که «فردریک تیلور» از اولین کسانی بود که عملکرد کاری را بهصورت علمی مطالعه و در دهه 1800 میلادی یک رویکرد علمی برای مدیریت را معرفی نمود. اصول تیلور توصیه میکند که برای افزایش بهرهوری بهتر است وظایف ساده شوند. هر یک اعضای گروه باید شغلی دریافت کند که مطابق تواناییهای او باشد. همچنین، بهطور کامل تحت آموزش قرار گیرند و نظارت شوند تا در نقش کارآمد خود باقی بمانند.
با وجود آنکه هدف او یافتن حداکثر کارایی و بهرهوری از طریق روشی بهینه بود، امّا مسئله «انسانیت» افراد را نادیده گرفت. این تئوری مدیریت امروزه در خالصترین شکل خود مورد استفاده قرار نمیگیرد و امّا مسئله کار گروهی و آموزشهای لازم به اعضای گروه از موارد مهمی است که مدیران از این تئوری یاد خواهند گرفت.
دانلود پاورپوینت : تئوری های مدیریت پیشرفته (تئوری سازمان رابینز) ◄ 264 اسلاید

2- اصول تئوری مدیریت اداری
هنری فایول (Henri Fayol) یکی از مدیران ارشد و مهندس معدن بود که در قرن نوزدهم تئوری مدیریت اداری را مطرح نمود. فایول معتقد بود که مدیران و رهبران 5 وظیفه اصلی دارند:
- پیش بینی
- برنامهریزی
- هماهنگی
- فرماندهی
- کنترل
او پیشنهاد کرد که اصول نباید سفت و سخت باشند، بلکه مدیریتی انعطافپذیر را مطرح نمود. چهارده اصل فایول شامل موارد زیر میشود:
- تقسیم کار
- اختیار
- نظم و انضباط
- وحدت فرماندهی
- وحدت هدف
- تبعیت از گروه
- پاداش برای کارکنان
- ایجاد تمرکز
- زنجیره و چارت سازمانی
- ترتیب و اولویت بندی برای اشخاص و کارها
- انصاف
- ثبات در افراد
- ابتکار
- روح یگانه و صمیمیت افراد (Espirit de Corps)
3- تئوری مدیریت بوروکراتیک
سازمانهای بزرگ برای انجام کارهای خود به دستگاه پیچیده اداری نیاز خواهند داشت. اختیارات مدیران از طریق سلسله مراتب اعمال میگردد. با وجود که بوروکراسی امروزه مفهومی دیگر پیدا کرده است، امّا در این بخش قصد داریم به مفاهیم اولیه آن که در قرن هجدهم بیان شده است خواهیم پرداخت. بورو به معنی دفتر و کراسی به معنای حکومت از زبان فرانسوی ریشه میگیرد. این تئوری مدیریت توسط ماکس وبر شکل گرفت و قوانین شفافی برای آن تعریف شد. اصول او برای ایجاد این سیستم عبارتند از:
- زنجیره فرماندهی
- تقسیم کار مشخص
- تفکیک داراییهای شخصی و سازمانی مالک
- قوانین و مقررات سخت و منسجم
- ثبت و اسناد دقیق
- انتخاب و ارتقاق کارکنان براساس عملکرد و صلاحیتها

دانلود مجموعه کامل سوالات آزمون های استخدامی رشته مدیریت ◄ 806 سوال + پاسخنامه تشریحی
این نظریه نقش کلیدی در ایجاد استانداردها و رویهها ایفا کرد که هسته اصلی اکثر سازمانهای امروزی است. هر چند که این تئوری جنبههای مثبتی داشت و بعد دستخوش اصلاحاتی شد امّا کارل مارکس بعد منفی آن را مطرح نمود: ایجاد فاصله بین طبقات مختلف، تشکیل گروههای میانه و واسطه گرد، از خود بیگانگی انسانها و تبدیل انسانها به ابزار.
دقت داشته باشید، تئوریهای پیشین مطرح شده نیز کاستی و جنبههای منفی داشتند که در طول زمان تئوریهای جدیدتر مطرح گردید تا در راستای بهبود و تکمیل نظریههای قدیمی باشند.
4- نظریه روابط انسانی
این تئوری مدریت توسط التون مایو (Elton Mayo) پایه گذاری شد. او آزمایشهایی در راستای بهبود بهرهوری انجام داد. تمرکز او بر تغییر شرایط کاری مانند نور، زمان استراحت و طول روز کاری بود.
با هر تغییر بهبودی در عملکرد دیده میشد. در نهایت، او نتیجه گرفت این بهبودها به دلیل تغییرات نبوده، بلکه نتیجه توجه محققان به کارمندان و ایجاد حس ارزشمندی در آنها بوده است. همچنین، آزمایشهای او این نظریه را به وجود آورد که کارکنان و کارمندان بیشتر نسبت به صمیمیت و عضویت در گروه برانگیخته میشوند تا مسائل پولی یا حتی شرایط کاری.
این تئوری ریشههای ایجاد و رشد مکتب نئوکلاسیک در اوایل قرن بیستم شد. درگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از جمله:
- توسعه شهرنشینی
- مهاجرت کشاورزان به کارخانجات
- پیدایش جنبشهای کارگری و شکلگیری اتحادیهها
- تفکیک بخشهای مدیریت
- مسئله امنیت شغلی و تامین اقتصادی کارگران
- گسترش و رشد موضوعات روانشناسی تجربی و بکارگیری آن در مباحث مدیریتی
باعث گسترش و شکل گیری مکتب نئوکلاسیک بودهاند.
5- تئوری مدیریت اقتضایی
این نظریه در دهه 1960 نشانههای اولیه خود را بروز داد. «تام برنز» و «جورج استاکر» از بریتانیا و «پل لاورنس» و «جی لورش» از آمریکا اولین جامعهشناسان و نظریهپردازانی بودند که این استدلال را مطرح کردند. سپس، این نظریه توسط «فرد فیدلر» (Fred Fiedler) توسعه یافت. تمرکز اصلی این تئوری مدیریت آن است که هیچ رویکرد ثابت مدیریتی برای هر سازمانی کار نمیکند. فیدلر پیشنهاد کرد که ویژگیهای یک رهبر/ مدیر مستقیما با نحوه موثر رهبری گروه ارتباط دارد. او بر انعطافپذیری و انطباق با محیط تمرکز دارد و اشاره میکند که یک مدیر باید در هر موقعیت ویژگیهای متفاوتی را بروز دهد.

6- نظریه X و Y
داگلاس مک گرگور (Douglas McGregor) در کتاب خود «سَمتِ انسانی سازمان» نظریههای X و Y را معرفی کرد. او نتیجه گرفت که دو سبک مختلف مدیریت براساس ادراک آنها از انگیزههای اعضای گروه کاری به کار گرفته میشود. در حالت اول مدیرانی قرار دارند که فرض میکنند کارمندان بیتفاوت هستند یا از کار خوششان نمیآید، این بخش X است که حالتی مستبدانه دارد. در بخش Y مدیران معتقدند کارکنان مسئولیتپذیر، متعهد و خودانگیخته هستند. روش Y باعث ایجاد محیطی مشارکتی میشود، در حالی که نظریه X منجر به مدیریت خرد (micromanaging) میگردد.
7- نظریه Z
از تئوریهای مدیریت که شاید کمتر مورد بررسی قرار گرفته باشد، تئوری Z است. این تئوری که توسط اوچی (Wilian Ouchi) مطرح شد با بررسی سازمانهای آمریکایی آغاز گردید. او متوجه شد که برخی ویژگیهای سازمانهای ژاپنی به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه در محیط آمریکایی به کار گرفته شده است.
این تلفیق باعث بهبود بهرهوری گشته بود و در جهت نیل به اهدافشان بود. در این نظریه مسائل زیر بهعنوان ویژگیهای آن مطرح میشود:
- استخدام بلند مدت
- مسئولیتهای فردی
- ارتقا و ترفیع بطنی
- گرایش متعادل به تخصصی بودن
- توجه انسانی و التفات به تمامی ابعاد فرد در محیط سازمان
- تصمیمگیری بهصورت توافقی
دانلود پاورپوینت : تئوری های مدیریت پیشرفته (دکتر رضاییان) ◄ 311 اسلاید

8- نظریه سیستمها
تئوری سیستمها توسط لودویگ فون برتالانفی (Ludwig von Bertalanffy) مطرح شد. در این نظریه مطرح میشود که یک کسب و کار شبیه یک موجود زنده عمل میکند. کسب و کار تنها مدیر عامل نیست و یک شخص فقط یک مغز نیست. یک فرد برای بقای خود و زندگی به سایر اندامها نیاز دارد و هر یک ویژگیهای کلیدی خود را دارند. کسب و کار نیز چنین است، برای بقای خود به چیزی بیش از یک مدیر عامل نیاز دارد.
در حالی که ایده ارگانیسم کمی افراطی است با این حال تا حدودی این قیاس صدق میکند. تئوری سیستم میگوید برای آنکه تجارت موفق باشد، همه چیز باید با هم کار کند.
این نظریه تا حدی حقیقت دارد، زیرا کسب و کارها میتوانند از قرار دادن بخشهای مختلف سود ببرند. اگر بخش فروش با مشکل مواجه شود، میتواند به کل عملیات آسیب برساند. از سوی دیگر مشکلات بخش فروش، لزوما به بخش حسابداری آسیبی وارد نمیکند. بسیاری از کسب و کارها دارای نهادهای جداگانه در سازمان خود هستند، به همین سبب این نظریه کاملاً دقیق نیست.
I’m impressed by the clarity and detail in your writing—well done!