اصول گردشگری
با وجود اینکه تعاریف، از نظر تقسیم بندی، دیدگاه یا هدف متفاوت هستند اما ظاهراً یک عامل مشترک در همگی آنها وجود دارد. بنابراین می توان گفت که بسیاری از تحلیل های گردشگری بر اصولی استوار شده اند که برخارت و مدلیک آن را ارائه کرده اند.
این اصول به شرح زیرند:
– گردشگری، ترکیبی است از گرایش ها و ارتباطات.
– دو عامل، حرکتی (سفر به مقصد) و ایستایی (اقامت)، در گردشگری بسیار مهم تلقی می شوند.
– گردشگری فعالیتی است که خارج از محل سکونت و کار انجام می گیرد و بنابراین با امور مردمی که در آن مقصد زندگی می کنند متفاوت است.
– عامل حرکت کوتاه مدت بوده و ماهیت آن نیز موقتی تلقی می شود.
– بازدید از مقصد، به دلایل متنوع انجام می شود و هدف از آن، انتخاب محل سکونت دائمی یا اشتغال به عنوان عاملی درآمدزا نیست.
سه ویژگی دیگر را نیز می توان به موارد فوق اضافه کرد:
– گردشگری به فعالیت بازدیدکنندگان و گردشگران روزانه نیز، اطلاق می گردد.
– در صنعت گردشگری کالا و خدماتی را که از طریق بخش های دولتی و خصوصی ارائه می شوند، نیز بازار خوبی خواهد داشت.
– گردشگری یک فعالیت کاملاً خنثی نیست و اثرات مثبت و منفی در جامعه بر جای خواهد گذاشت.
هشت اصل یاد شده زیربنای تعریف گردشگری را تشکیل می دهند اما به تعاریف و توضیحات بیشتری هم احتیاج داریم که برای درک بیشتر مفهوم گردشگری و ساختار کلی آن در بخش های دیگر همین فصل به آنها خواهیم پرداخت.
منابع:
Burkhart, A. J. and Medlik, S. (1989) Tourism: past, present and future, 2nd edition, Heinemann, Oxford.
Middletone,V. (1994). Marketing in Travel and Tourism, 2nd edition, Butterworth – Heinemann, Oxford.
Burns, PM. And Holden, A. (1995) Tourism: A New Perspective, Prentice Hall, Hemel Hempstead
تهیه و تنظیم: مونا چالی
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.